سه نقطه

باور کنیم…

در هفته ای که گذشت نمایشگاه عکسی با عنوان » حقیقتِ یک واقعیت «برگزار شد. قصد داشتم از این نمایشگاه و آثار یکی از شرکت کنندگان اش یعنی بهزاد استادیان عزیز بنویسم. وقتی موضوع را با خودش در میان گذاشتم، بر اساس پیشنهاد او، قرار بر این شد خودش هم چند خطی بنویسد. آن چه در ادامه می خوانید مطلبی از بهزاد استادیان است و چند نکته ای از بنده ی حقیر:

 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

«حقيقتِ يك واقعيت » عنوان نمايشگاه عكسی با موضوع محرّم بود كه با همكاری تعدادی از دوستان در روزهای سوم و چهارم اسفند ماه امسال در دانشكده ی مديريت دانشگاه علامه طباطبایی (خیابان ولیعصر. خیابان توانیر. پله هشتم) برگزار شد. در اين نمايشگاه 54 عكس از 10 عكاس در معرض ديد قرار گرفت. برز، نوش آباد، آران و بيدگل، بروجرد، بيجار، كرج، تفت و تهران مناطقی بودند كه عكاسان در آن ها به عكاسی پرداخته بودند. در مجموع 380 نفر (طبق برگه های نظر سنجی) از نمايشگاه بازديد كردند و تعداد 30 عكس نيز خريداری شد؛ كه اين تعداد  بازديد و خريد با چنين شرايطی فوق العاده بود.

عكسی كه می بينيد جزو 3 عكس برتر این نمايشگاه انتخاب شد و در روز اول، در برگه های نظر سنجی بيشترين میزان رای را به دست آورد كه باعث شد جايزه ای به من و دو دوست ديگر داده شود.

اما درباره ی فعاليت های خودم هم باید بگویم عكس هايی كه من در اين نمايشگاه شركت دادم حاصل 5 روز تلاش پی در پی، در دی ماه امسال بود، كه اولين تجربه ی عكاسی در موضوع محرّم را برای من در پی داشت. خودم زياد عكس هایم را نپسندیدم چون تجربه ی اول عكاسيم در اين موضوع بود. اما تجربه ی عالی ای بود . در سال های آینده هم حتما در این موضوع عكاسی خواهم کرد.

از آقای حسام مشفق، محمود سعدآبادی عزيز، محسن وكيل زاده، مجتبی كندری، محمد حسين مطهری، محمد حسين شير خدايی، و دوست خيلی خوبم كه بسيار بسيار كمكم كرد، سهيل سراييان، خيلی تشكر می كنم و ممنونم كه تشریف آوردند.

بهزاد استاديان

فارغ التحصيل دوره 15دبیرستان فرهنگ

  ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

یکم. شاید که نه حتما اگر نامش را که در پای عکس ها حک شده بود، نمی دیدم، باور نمی کردم که آن ها، ماحصل نگاه از درون لنز او باشد. واین که می گویم نه از سر تملّق است و نه به خاطر دل گرمی. بلکه وصف احساس حقیقی و واقعی من است از بازدید از نمایشگاه عکس » حقیقت یک واقعیت «. بسیاری از عکس ها چیزی کم نداشت از آثار عکاسان حرفه ای.

دوم. زمینه عکاسی در روزگار ما (که علم دارد با سرعت نور پیشرفت می کند و هر روز امکانی بر امکانات پیشین افزوده می شود) بسیار مهیاتر است از گذشته و در عین حال آسان تر. و این نه فقط مختص عکاسی بلکه مربوط به همه ی زمینه های فعالیت بشری است. نتیجه این که در روزگار ما دیگر دوربین عکاسی دیجیتال برای همه ی خانواده ها شده است جزو ملزومات زندگی.

سوم. در چنین شرایطی، عده ای عکاسی را به مثابه ی یک تفنن می انگارند؛ ولی عده ای دیگر آن را به صورت حرفه ای دنبال می کنند. و اگر نباشد علاقه در هر کدام از دو حالت، نابود می شود هم چه پدیده ای! اما نکته ای که ذکر آن را ضروری می دانم ، این است که برای پرداخت حرفه ای به هر زمینه ی فعالیتی از جمله عکاسی، قرار نیست اتفاق خاصی رخ دهد و یا فرمول پیچیده ای حل شود. بالاخره باید از یک جایی شروع کرد. شاید از صفر! فقط کافی است که خودمان را باور کنیم.

چهارم. آدم از اول روز که پایش را گذاشت روی زمین، تمام تلاشش را کرد که خود را ثبت کند وجاودانه سازد. واین داستان ازآن روزتاکنون ادامه داشته است. و این داستان ادامه دارد…

4 دیدگاه»

  بهار wrote @

عکس قشنگیه!

  يوسف wrote @

ابونعيم از ابن‌عباس روايت مي‌کند:
نزد رسول خدا(ص) از ايرانيان سخن به ميان آمد٬ حضرت فرمود: ايرانيان پشتوانهٔ ما اهل‌بيت‌اند.

ولادت بهترين مخلوق خداوند مبارکباد!

موفق باشيد!

  سعید قبا wrote @

سلام محمد
مطلب قشنگی بود
به ما سری بزن .
لینکیدمت

  مهدی wrote @

به بهزاد عزیز تبریک میگم و خوشحالم که هنوز میتونه به خلاقیتش ادامه بده.
ان شاءالله نمایشگاه کارهای تو محمّد جان!
عیدت مبارک


برای يوسف پاسخی بگذارید لغو پاسخ