وقتی با هم بودند، جای شان تنگ بود، نمی توانستند زنده بمانند.
وقتی بی هم بودند، دل شان تنگ بود، نمی توانستند زنده بمانند.
ماهی های بی چاره!
وقتی با هم بودند، جای شان تنگ بود، نمی توانستند زنده بمانند.
وقتی بی هم بودند، دل شان تنگ بود، نمی توانستند زنده بمانند.
ماهی های بی چاره!
سلام
خیلی قشنگ بود…
ماهی ها! به قول دوستی ((اگه فقط آب میخورند پس این فضولات ته تنگ چیه؟!))
منتظرتم
سلام…اون زیرخاکیو خوندم…گفتم شاید قصه ی شمام عین ما باشه…اخه منو باباییمم یه وب زدیم…توش حرف میزنیم…شمام میتوونین بیاین تو بحثامون شرکت کنین…بحثای خووبیه… وقت هدر نمیده…خوشحال میشم تشریف بیاارین…فلا
سلام
وبلاگ «کافه شب» افتتاح شد.
بروز : زندگی چیست؟
موفق و پیروز باشید.[گل][گل][گل][گل]
چی؟
عالیه
موفق باشی
بابت اون خرس گنده ای دادی ممنون
همیشه به یادتم
یه داستان مینی مال دوست داشتنی
…
عالی بود محمّد عزیز
پس چرا بیشتر نمینویسی؟
چه با هم چه بي هم تنگ بود با اين وجود چرا خدا ….
سه نقطه بايد خيلي حرفها داشته باشي يكي از پر كار برد ترين علايم ويرايشي منه (همزه اي يافت نشد)
با هم و بی هم نمی توانیم زنده بمانیم . . .
پس من لودگی می کنم و تو بخند . . .
سلام
وبلاگ هیئت منتظران خورشید (فارغ التحصیلان دبیرستان فرهنگ)افتتاح شد.
لطفا ما را لینک کنید
هم باهم بود و هم بی هم بودنشون رو دوست دارم.
تا پیش هم نباشند به هم علاقه مند نمیشن و اگر از هم جدا نباشن…
سلام…
عیدتان با تاخیر مبارک…
یا علی…
….